نوشته شده توسط : علی نیساری تبریزی

پس از فتح لیدیا توسط کوروش یونانی ها به کوروش نامه ای فرستادند و درخواست کوروش را در باب انقیاد به امر او شنیدند در جواب گفتند:اول می خواهند تضمین شوند که تحت همان شرایط ملوک لیدیا زندگی کنند،آنگاه کوروش به فرستاده ی آنان این قضیه را حکایت کرد:نی زنی به ساحل این دریا آمد و به ماهیان نی زد تا بیرون آیند و با او برقصند.ماهیان گفتند ما این کار را نمی کنیم مگر این که از همان شرایط برخوردار گردیم که در آب هست.در نتیجه،نی زن،نی را کنار گذاشت و توری آورد و با آن تور ماهی ها را بیرون کشید و آنگاه رقص حسابی کردند!

منبع:کتاب کوروش کبیر،نوشته ی هارولد لمب،ترجمه ی دکتر صادق رضازاده شفق



:: برچسب‌ها: کوروش , هارولد لمب , صادق رضا زاده شفق , لیدی ,
:: بازدید از این مطلب : 425
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی نیساری تبریزی

او می گوید خود کمبوجیه کوروش را پیش چوپانی گذاشت تا بداند وی بر دیگران رجحان ندارد.وی و امثال او همگی تمام دروس را حفظ می کردند به خصوص قوانین را زیرا آنها قوانین را روی پاپیروس نمی نوشتند.

همچنین وی می گوید او یک دوستی داشت به نام مهرداد که به کوروش گفت هیولایی در جنگل وجود دارد و مهرداد وی را دیده و به کوروش گفت باید جلوی سنگ بزرگی زانو بزنی تا اوایل سپیده بر تو وی ظاهر شود و کوروش رفت و اسب نیسایی خود را به درختی بست او می ترسید اما کاری نمی کرد ناگهان اوایل سپیده صدایی به او گفت که برای من پیشکش بیاور و سگ کوروش که بعدا پیش او آمده بود پارس نکرد کوروش فهمید او خودی است و فهمید وی مهرداد است زیرا به غیر از او کسی در آنجا نیست پس کوروش طرف اسب نیسایی رفت و مهرداد آنجا بود و مهرداد پرسید او را دیدی کوروش گفت:نه.ولی صدای تو را شنیدم که از من پیشکش می خواستی و با عصبانیت سوار اسب خود شد و رفت و نقشه مهرداد با شکست رو به رو شد.



:: برچسب‌ها: هارولد لمب , کوروش , مهرداد ,
:: بازدید از این مطلب : 492
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : دو شنبه 25 بهمن 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد